-
مهمونداریم واتفاقات
سهشنبه 10 اسفندماه سال 1389 13:13
سلام از مهمونداریم بگم پنج شنبه ساعت عصر4 رسیدیم خونه مامان و خدارو شکر مشکل خاصی پیش نیومد خدا خیری به مامانم بده جدی عجب موجوداتی ان مادرا تا من سالادمو درست کردم کله وسیله هارو اماده کرد و چید رو میز(میوه شیرینیا و اجیل و ظرفها ...) خونه هم که مرتب وتمیز بود با فرض گری مامانم ما به پیاده روی هم رفتیم تا مهمونا بیان...
-
روز مهندس
پنجشنبه 5 اسفندماه سال 1389 11:05
امروز روز مهندسه از ۲۰ روز قبل تو موبایلم سیو کردم که یادم بمونه تا به اقای همسر تبریک بگم و غافلگیرش کنم از ۲-۳ روز پیش مرتب یادم میومد امروز که زنگ موبایلم واسه این یادداشت به صدا در اومد هیچ ذوقی نکردم چون یادم بود این یعنی همون جمله معروف که:تکنولوژی هیچگاه جای حافظه بشر رو نمگیره روز مهندس به مهندسین جامعه مبارک...
-
چه گذشت بر ما
شنبه 30 بهمنماه سال 1389 11:13
اولا که سلام با کلی سلام و صلوات که کامی اندکی بهبود یافته اومدیم اپ کنیم که باز حالت تهوع گرفت و گلاب به روتون حالش بد شد و این شد که من عنوان اپ رو نوشته بودم و میخواستم تایپ کنم که نشد حالا نمیدونم کامی جان مراعات حال شما دوستان عزیزو کرده یا منو که خودش پست خالی و بی عنوان رو سند کرده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!...
-
کامی بی تخصیره
پنجشنبه 21 بهمنماه سال 1389 12:45
سلام کامی حالو روز خوبی نداره و اینه که من نمیتونم بیام اپ کنم و به دوستام سر بزنم البته همه چی از یکشنبه شب شروع شد که دوست اقای همسر و خانومشون اومدن منزل ما که دوشنبه صبح به اتفاق اقای همسر برن مصاحبه واسه ازمون استخدامی بدن که این زن و شوهر از همکلاسی های اقای همسر و هم ورودی ایشون بودن در زمان دانشجویی از اونجایی...
-
عجب نعمتی
سهشنبه 12 بهمنماه سال 1389 20:27
الان ۳ شبه که بارون قطع نشده خدایا شکرت اما این نعمتت داره تبدیل به بلا میشه ها خونه ما هم خونه سازمانی با اینکه کلی بهش رسیدیم و سقف رو عایق کردیم اما خانه از بیخ و بن ویران است جلل الخالق از تو دیوار اب میاد(اتصال این ناودونا رو بد در اوردن الان نشتی میده) یکی ازکمدهای لباسی جهازم که پشت اون قسمت بود خیس خورده و زشت...
-
چله بزرگه
یکشنبه 10 بهمنماه سال 1389 20:55
سلام امشب جشن سده است اما خیلی از ما این کارو انجام نمیدیم چون چیزی ازش نمیدونم چشن سده ادامه همون یلداست که چله کوچیکه است و سده چله بزرگه است یادش به خیر 2 سال پیش تو جشن سده زرتشیا بودیم و کل مراسمشونو از نزدیک دیدم چقد شیک و با کلاس و با نظم برنامشونو اجرا کردن قسمت اوستا خونیشون که دیگه محشر بود خیلی باحال بود...
-
اربعین
دوشنبه 4 بهمنماه سال 1389 13:37
چقد زود گذشت اصلا انگار فاصله بین عاشورا تا اربعین ۲ هفته شد واسه خودم متاسفم اصلا از محرم و صفر امسال بهره نبردم اربعین حسینی تسلیت
-
هیجان
یکشنبه 3 بهمنماه سال 1389 12:51
گاهی ادما تو زندگیشون به نظر من دلشون واسه شیطونی کردن تنگ میشه یعنی در اصل دلشون میخواد که یه هیجان پنهونی رو تو دلشون واسه خودشون ایجاد کنن حالا این شیطونی میتونه هر چیزی باشه میتونه کوچیک یا خیلی بزرگ باشه اثار ناشی از اون هیجان میتونه جبران پذیر یا جبران ناپذیر باشه اما به نظر من واسه یه زن و شوهر متاهل, هیجانهای...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 27 دیماه سال 1389 11:55
سلام نمیدونم واسه چی بعد دیدن این عکس ها دوستان گفتن که چهره بسی بسیار اشناست؟ خودمم نمیدونم دلیلش چیه کسی میدونه به منم بگه؟؟؟
-
عکس
شنبه 25 دیماه سال 1389 10:34
-
حالم بده ادم بده
پنجشنبه 23 دیماه سال 1389 20:50
-
مهمون
دوشنبه 20 دیماه سال 1389 16:57
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 18 دیماه سال 1389 07:36
سلام دوستام میخوام عکس بزارم کسی راهی میدونه که نشه عکسو سیو کرد؟
-
کجا بودم
پنجشنبه 16 دیماه سال 1389 11:25
سلام نبودم کجا بودم؟ شنبه واسه اقای همسر ماموریتی پیش اومد و این شد که منم عازم خونه مامانم شدم البته ماموریت اقای همسر 1.5 روز بیشتر نشد اما خوب من فرصت رو مناسب دونستم که برم دکتر و این چند روز هم به دکتر و دوا و ازمایش گذشت و دیروز هم برگشتم خونه و با خونه که چه عرض کنم با طویله روبرو شدم و اقای همسر هم نطق کردن که...
-
به خیر گذشت
شنبه 11 دیماه سال 1389 10:36
بله دیگه امتحانه رو دادم اما مطمئنم که فقط پاس میشم و از تاپ خبری نیس و این یعنی اقای همسر اسوده بخواب که ما تاپ نمیشیم
-
فاینال
سهشنبه 7 دیماه سال 1389 13:37
طی یه اقدام غافلگیرانه از جانب اموزشگاه متوجه شدیم که فاینال همین جمعه است و این یعنی تاپ شدنم محاله(برنامه ریزیم به هم خورده) در صورتی همگی فکر میکردیم جمعه دیگه فاینال داریم و جالب اینجاست دارن یه جلسه رو بدون تشکیل دادنش هوا میکنن شایدعادت کردیم دیگه به اینکه حق بخوریم و حقمون خورده بشه
-
یلدا
سهشنبه 30 آذرماه سال 1389 12:29
یلداتون مبارک الهی غماتون اندازه روز یلدا و شادیهاتون قد ۱۰۰ تا شب یلدا
-
گذشته
یکشنبه 28 آذرماه سال 1389 12:58
سلام عزاداریاتون قبول باشه امیدوارم بعد اون عزاداریا روح و قلب صافی به دست اورده باشین من تقریبا چنین حسی دارم شب و روز تاسوعا که ما خونه بی بی من بودیم چون هر سال نذری میده و ما هم میریم تا کمک ناچیزی بکنیم که اگه ازمون بر بیاد همگی باهم انجام بدیم و شب عاشورا هم رفتیم تکیه صبح عاشورا هم عزم خونه مادرشوهر کردیم که...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 22 آذرماه سال 1389 18:05
فرارسیدنه تاسوعا وعاشورای حسینی تسلیت منو از دعای خیرتون محروم نکنین ایشاالله زیر سایه لطف ائمه روزگار بگذرونیم
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 20 آذرماه سال 1389 13:07
چقد دلم میخواد برم تو مراسمای عزاداری و زار بزنم دیشب با دیدن فیلم مختار کمی اون بغضمو ازاد کردم اما هنوز گلوم سنگینه و بغضی توش مونده
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 17 آذرماه سال 1389 09:54
چقدر دلم میخواست هفته ی قبل تو جمع عروسی و ولیمه ومهمونی میبودم از یک ماه قبل همش تاکید میکردم اما نتونستی و منم ناچارا پذیرفتم حالا احتمالا واسه جبرانش میخوای این هفته رو مرخصی بگیری ؟؟؟؟؟؟؟؟ اما چه فایده
-
اعتراف
یکشنبه 14 آذرماه سال 1389 15:42
-
هر دم از این باغ بری میرسد..goh khorie jaroo
شنبه 13 آذرماه سال 1389 13:14
-
رمز همون قبلیه است.کسی هم خواست بیاد اسم وبلاگشو بزاره
پنجشنبه 11 آذرماه سال 1389 10:40
-
کوفته
سهشنبه 9 آذرماه سال 1389 14:00
سلام دیروز جای همگی خالی کوفته تبریزی درست کردم وای چه حالی داد بعد از مدتها خوردنش کلا عاشق اون آلو های وسط کوفته ام البته هر غذایی که توش آلو باشه خیلی دوست دارم حسابی مزه داد خدایا شکرت
-
عروسیه و دومادیه
دوشنبه 8 آذرماه سال 1389 12:50
اخ جون باید بریم عروسی اونم عروسیی که تا حالا ۴ بار تاریخشو عقب انداختن و الان خدا بخواد دیگه کارت هم پخش کردن و این یعنی این که نمی تونن دیگه زیرش بزنن از زمانی که این زوج جون ۲ ماهه عقد بودن تاریخ عروسیشون هی عقب افتاد تا الان که ۳ ساله عقدن دعا کنین واسه اقای همسر مشکلی از لحاظ کاری پیش نیاد تا با خیال راحت بریم...
-
تبریک
پنجشنبه 4 آذرماه سال 1389 11:51
عید شیعه بر شعیان مبارک
-
لعنت به غربت
چهارشنبه 3 آذرماه سال 1389 13:47
این تعطیلات باید تو خونه باشیم خیلی ضد حاله هر چی میکشم از دوری و غربته کاش تموم بشه این وضعت خیلی بده که روز عید تو تنها تو خونه باشی و یاد خوش گذرونیای قدیم کنی دلم گرفت
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 30 آبانماه سال 1389 15:18
-
تو چه دانی از دل من
سهشنبه 25 آبانماه سال 1389 11:23
سلام داریم میریم دست بوسی قوم شوهر اصلا امادگیشو ندارم خدا کنه اصحاب شمال اونجا افتابی نشن که اصلا حوصلشونو ندارم ------------------------------------------------------------------------------------------ عید سعید قربان مبارک تپل ها مواظب باشن قربونی نشن