سلام
هورااااااااااااااااااااااااااااااااا
اینجا زلزله اومد
یعنی یه جایی اومده که نمیدونم کجاست اما اینجارو هم تکون داده
ایشالله که اتفاقه خاصی نیفتاده باشه
حالا همه با هم منتظر میمونیم تا اخبار بگه کجا اومده که اینجارو هم لرزونده
البته 160 کیلومتر و 150 کیلومتر اونورترمونم لرزونده
خدایی ببینید چه ادم به روزی هستم تموم ثانیه به ثانیه رو گزارش میدم واستون
اخرش میرم عضو این سازمان شایع پراکنی میشم حالا ببینید
------------------------------------------------------------------------------------
بلافاصله بعد از تکون زنگ زدم به اقای همسر میگم زلزله اومد متوجه شدی؟
میگه نه بابا یه ماشین سنگین رد شده احتمالا از تو کوچه وخیالت رسیده
منم گفتم :بااااااش
تا دوباره خودش زنگ زد میگه نه مثله اینکه درست فهمیدی.میگم چطور تو کارخونه کسی حس کرده؟
میگه نه بابا .برادرم زنگ زد میگه اینجا تکون خورده اونجا چی؟منم گفتم من که حس نکردم اما مریم هم به من زنگ زد گفت تکون خورد زمین
نتیجه اخلاقی:این اقایونو جون به جونشون بکنی عمرا حرف خانوماشونو قبول کنن
یعنی در صورتی قبول میکنن که شاهدی داشته باشه اون حرف
مخصوصا اگه اون شاهد از خونواده خودشون باشه.مخصوصا اگه برادر بزرگ باشه اون شاهد.مخصوصا اگه چشم دیدنه خوشیه زندگیه مارو نداشته باشه.مخصوصا اینکه ادم زرنگو مظلوم نمایی هم باشه...
چقدر غیبت کردما
سلام عزیزم مرسی اومدی پیشم جوابتو همونجا گذاشتم
من باهات موافقم این مردا حرف زناشونو اصلا قبول ندارن!
اوکی
میام میخونم
سلام خوبی
سلام
به مرحمت شما
ببخشید شوما؟؟؟
سلام مریم جان : ممنون که لینکم کردی
خیلی لطف داری .
منظورت چی بود .امنیت روحی وروانی نداری ؟ نسبت به خودت ؟
چیز مهمی نباشه انشالله .توکل کن .همه چی درس میشه .
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مریم
مثل اینکه تو وبلاگ تو هم زلزله اومده ها.. بهم ریخته !
واااااااااااااااااااااااا
نههههههههههههههههههه؟
چطور مگه؟
سلام ابجی جون زلزله اومد خیلی نگران شدم اما وقتی اخبار گفت فقط خونه ها ی قدیمی خراب شده و تلافات زیادی نداشته یه خورده خیالم راحت شد اومدم تو وبلاگت بیشتر خیالم راحت شد که مشکلی برات پیش نیومده خدا رو شکر مواظب خودت باش گلم
سلام ابجی فاطمه
حواست کجاست؟من نوشته بودم که اینجا فقط یه تکون کوچولو خورد
زلزله بردسیر بود
که با اینجا صدوخورده ای فاصله داره
مرسی نگران شدی
بـــــــــــــــــــله...حق با شماست متاسفانه...
فقط من نفهمیدم اون هوراااااااااااااای اولش واسه چی بود!
وااااااا کدوم حق؟؟؟؟
نه باور کن اصلا از اون نظر نگفتم
کلا زوق زذه شده بودم
واسه چی میزنی تو زوقه بچههههههههه
سلام.
اون دفعه که تهران زلزله اومد من خواب بودم و بیدار نشدم...
با اینکه همه اهل خونه داشتن جیغ می کشیدن که من ژاشم بازم فایده نداشت...
باید تجربه ی جالبی باشه...
موفق باشید.
علیک
خسته نباشید واقعا
خوش به حاله اون خیاله اسوده با صاحبش
ای جااااااااااااانم فدات بشم من کی زدم تو ذوقت جیگلم :-*
اون قسمتش حق با شاست که آقایون حرفه خانوما رو باور نمیکنن مگر اینکه شاهدی وجود داشته باشه!
قربوست
اهاااااااااااااان
اوکیییییییییی
سلام اجی جون کجایی نیستی من قبل از اینکه بیام وبلاگت رو بخونم از اخبار شنیدم زلزله اومده برا همین نگران شدم وقتی وبلاگت رو خوندم خیالم راحت شد مواظب خودت باش گلم
سلام اجی
ممنون
فدات شم شما هم مواظب خودتون باشین
الان خوب شده
ها؟ این که گفتی الان یعنی چههههههههه