جهان اهنگ او دارد.تصمیم تو چیست؟قدم در راه گذاشته ای
درباره من
دوره ای ست که همه
حتی در نهایت حیرت تو
دوست داشتن را با خط کش هاشان
سانت می زنند
تا مبادا یک جایی
......…یک چیزی
کم باشد
فدای سرم که
کارت به جایی کشید
که خط کش به دست
مقایسه ام می کنی با این و آن
همان دو سه تا باران
همان یک بوسه
همین که شاعر شده ام حالا
عمری را کفایت می کند
ادامه...
سلام خانومی...اتفاقا من یه سواله خیلی مهم در این زمینه ازت دارم که فکر میکنم بتونی بهم جواب بدی و راهنماییم کنی....خب بهر حال تو مزدوجی و من هم با اجازتون در شرفم. مریم جونم آدم باید چیکار کنه تا مادر شوهرش فکر نکنه که دارن پسرش رو ازش می دزدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چطوری میتونه کاری کنه که مادر شوهرش اون رو هم مثه دختره خودش بدونه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ راستی....تمامه این پستهای آخرت رو که نتونسته بودم بخوونم رو خوندم....بیوگرافی و قصه ی عشقت رو.... منم تقریبا شرایطی مشابه تو دارم....اما خب هنوز ختم به خیر نشده....ایشالا زودتر میشه...بگو ایشالااااااااااا....
سلام گلم عزیزم من هیچ ادعایی ندارم که کاری کرده باشم که مادر شوهرم از این جور فکرها نکنه اما این ادعارو دارم که مادر شوهرم ادم خیلی فهمیده ای هر چی از بی ازاریش بگم کمه گاهی مامانه خودم ازم کلی ایراد میگیره سر رفتارام با اقای همسر اما بخدا هنوز یاد ندارم از گل نازکتر از مادر شوهرم شنیده باشم حتی کوچیکترین کنایه خدارو خیلی شکر میکنم که یه مادره دیگه نصیبم کرده خانومه ماهه خدا حفظش کنه
اینکه میخواستی منو بسنجی که از سر و روی اون نظرت می بارید.. اما کار من بی ارزش نبود..نظر تو مهمه ولی تقریبا به قول خودت دارم چیزایی که میبینم رو مینویسم..خیلیم قشنگ بود چون بهترین نوشته ی من تا الان بود..
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
اولممممممممم
سلام خانومی عزیز
وبت خوبی داری ....خیلی دوست دارم همیشه بیام
منظورم اینه که بیا همو بلینکیم
خبرم کنیاااااااااااا
منتظرم
سلام خانومی...اتفاقا من یه سواله خیلی مهم در این زمینه ازت دارم که فکر میکنم بتونی بهم جواب بدی و راهنماییم کنی....خب بهر حال تو مزدوجی و من هم با اجازتون در شرفم.
مریم جونم آدم باید چیکار کنه تا مادر شوهرش فکر نکنه که دارن پسرش رو ازش می دزدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چطوری میتونه کاری کنه که مادر شوهرش اون رو هم مثه دختره خودش بدونه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
راستی....تمامه این پستهای آخرت رو که نتونسته بودم بخوونم رو خوندم....بیوگرافی و قصه ی عشقت رو....
منم تقریبا شرایطی مشابه تو دارم....اما خب هنوز ختم به خیر نشده....ایشالا زودتر میشه...بگو ایشالااااااااااا....
سلام گلم
عزیزم من هیچ ادعایی ندارم که کاری کرده باشم که مادر شوهرم از این جور فکرها نکنه
اما این ادعارو دارم که مادر شوهرم ادم خیلی فهمیده ای
هر چی از بی ازاریش بگم کمه
گاهی مامانه خودم ازم کلی ایراد میگیره سر رفتارام با اقای همسر
اما بخدا هنوز یاد ندارم از گل نازکتر از مادر شوهرم شنیده باشم
حتی کوچیکترین کنایه
خدارو خیلی شکر میکنم که یه مادره دیگه نصیبم کرده
خانومه
ماهه
خدا حفظش کنه
مادرشوهر موجود بی آزار(آیکون از تعجب دارم شاخ در میارم)
سلام مریم جون....خوبی؟؟؟
وااای چه جالب نمیدونستم ازدواج کردی عزیزم...!!!!
من در این مورد نمیتونم نظر بدم چون تجربه اش رو ندارم...
مرسی که اومدی...بوس بوس..
سلام عزیزم [قلب]
منو با اسم .....در امتداد فاصله ها...لینک کن
ّآپیدی خبرم کنی اااااااااا
قربانت [بوسه]
البته به فهم خود مادرشوهر خیلی بستگی داره
ولی
بلانسبت شما
اگه عروس نفهم باشه، هرچقدر هم که مادرشوهر فهمیده باشه، باز هم با رفتار خودش باعث میشه که مادر شوهرش بد رفتار کنه
بقول قدیمیا:
خودم خوبم که یارم نازنینه
اینکه میخواستی منو بسنجی که از سر و روی اون نظرت می بارید..
اما کار من بی ارزش نبود..نظر تو مهمه ولی تقریبا به قول خودت دارم چیزایی که میبینم رو مینویسم..خیلیم قشنگ بود چون بهترین نوشته ی من تا الان بود..