با من بمان

جهان اهنگ او دارد.تصمیم تو چیست؟قدم در راه گذاشته ای

با من بمان

جهان اهنگ او دارد.تصمیم تو چیست؟قدم در راه گذاشته ای

کویر

_من از ۲ کار تنفر دارم:یکی درد دل کردن که کار شبه مردهاست ویکی هم از خود دفاع کردن .برای تبرئه ی خود جوش زدن که کار مستضعفین وادمهای سست است.

(1.حالا خودتون قضاوت کنید:زنها و مردها که به یه اندازه درددل میکنن اما با این تفاوت که خانمها سعی میکنن واسه هم جنساشون درددل کنن اما ماشاالله اقایون...از زن وشوهر صاحبخونه و بقال چقاله سر کوچه وهمکار مردوزن تواداره بگیرتا پدرومادروخواهر الی اخر...

2.این هم که چیزه مسلمیه اقایون معمولا در حاله رفع و رجوع کردن کاراشونن تا خانمها البته اینم بگم که تخصیر خودشونم نیستا مربوط به اون خصلت ذاتیه یعنی همون از جان گذشتگی برای دیگران(برای مرد وزنش دیگه تفاوتی نداره)اخی بگردم که چه مهربونن

ماجرای یک رفع ورجوع:

خانم:اون زنیکه کی بود؟

اقا:کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خانم:همون که تو ماشین نشسته بود کنارت !

اقا:ماشینه من؟کنارم؟خواب دیدی خیره!!

خانم:من خرم؟؟خیلی پرورویی.خودم دیدم داشتین بستنی میخوردین.یالا زود باش بگو کی بود؟

اقا:ای بابا اهان کسی نبود که اوون.همکارم بود

خانم:همکار ادم کسی نیس؟

اقا:یعنی میگم جای نگرانی نداره

خانم:میدونه که ازدواج کردی ؟

اقا؟مگه قراره ادم به هر کی میرسه بگه ببخشید میدونستید من زن دارم؟

خانمکاهان پس واسه همین کنارت نشسته بود؟

اقا:ای بابا یعنی چی ؟هر چی من هیچی نمیگم پرروتر میشه.خانمه من اون همکارمه بعضی روزا میرسونمش تاایستگاه که سواره واحد شه بره قبرستون

خانم:پرروتویی.چون میخواس بره قبرستون این همه تحویلش گرفتی؟جلو نشوندیش واسش بستنی هم خریدی؟

اقا:نه اخه یه لطفی بهم کرده بود منم خواستم جبران کنم

خانم:تو که میرسونیش سر ایستگاه همین جبرانه دیگه!نکنه هر روز بهت لطف میکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

-در این لحظه اقاهه چون کم میاورد واردعمل میشود:اول که شترق نوشه جانه خانمه میشود

دوم هم کلی ظرف شکسته میشه

سوم هم گوشی تلفن هم خرد میشه(وجدانا کی این وسط ضعف نشون میده؟)انرا که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟)

_شجاع به همدرد نیاز ندارد :از ناله شرم دارد(ای قربون اون پسر شجاع برم که تا بچه بود شجاع بود.اونم تا دیگه مردی شده واسه خودش فکر نکنم دیگه شجاع مونده باشه وگر نه تا حالا کارتون مرد شجاعو میساختن)

_مرد پاک را زندگی و زمان تنها نمیگذارند(والا مردای امروز که همه ادعا دارن تنهان البته شایدم پاک نیستن.کدومش بلاخره؟اخه این دو لازم و ملزومه همدیگن)

زندگی از او دفاع میکند زمان تبرئه اش میکند(چه دفاعی چه تبرئه ای؟تمام حق وحقوق یه زندگی که ماله خانمهاست .بیچاره اقایون دیکه حقی نمیمونه که زمان و زندگی بخوان ازش دفاع کنن)(دکتر شریعتی هم وکیل مدافع اقایونو تو زندگی 2تا زن معرفی کرده:زمان وزندگی(داشتیم دکی جون؟))

_پلیدان هرگز پاکدامنی را نمیتوانند الود(اره واقعا این یکیو قاطعانه هستم)

_هر چند سنگها را بسته و سگها را رها کرده باشند(این دوره که هر دو به وفور در دسترس هست اونم با ورژن های مختلفش با این تفاوت که سگهای امروزی گاز نمیگیرن فقط پاچه میگیرن و سنگها هم همه کلوخ شدن که دردی ندارن)

نظرات 13 + ارسال نظر
مریم پنج‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:29 ق.ظ http://hezartoyekhyal.blogfa.com/

در اینکه مردا همیشه قیافه ی حق بجانب دارن باهات م.افقم ..اما من فکر میکنم مردا خیلی کمتر در مورد زندگیهاشون با کسی صحبت میکنن ..شاید اگر مثل ما زنا با دوستاشون میتونستن حرف بزنن ..یه جیزایی ازشون یاد میگرفتن ...یا تبادل تجربه مشید

مریم پنج‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:51 ق.ظ http://eshghe-shisheyi.blogfa.com

سلام مریم جون....خوبی گلم؟؟

واااای چه مریم بارونیه اینجا!!!!

مرسی که خبرم کردی....

واقعا که نوشته هات حقیقت بود....خیلی جالب بودن...

قربانت ....فعلا...

طاهر پنج‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:18 ب.ظ http://taher0001.blogfa.com/

سلام مریم جان مطالب زیبایی نوشتی نتایج خوبی ازش میشه گرفت.مایل بودی به منم یه سربزن وتبادل لینک کنیم.خوشحال میشم.

الهام پنج‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:49 ب.ظ http://elham645.blogfa.com/

سلام مریم جان
خیلی جالب بود والبته واااااااااااقعی

بهنوش پنج‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:00 ب.ظ http://hasratedidar.blogsky.com

سلام اپ زیبایی بود

ممنون که خبرم کردی ولی به نظر من مردا کمتر درد دل می کنند و کمتر حرف می زنند البته این نظر منه موفق باشی بازم خبرم کن

مریم پنج‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:33 ب.ظ http://raz-e-man.blogfa.com

ای بابا...چی بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟مردهام واسه خودشون موجوداتی خارق العاده هستن دیگه٬ بذار واسه خودشون خوش باشن دخمل...

shadow پنج‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 05:26 ب.ظ http://shadowwww.persianblog.ir

تو از خودت نمی تونی دفاع کنی میدونی چرا؟ چون آدمای خودخواه یا ناامید چیزی برای دفاع ندارند؟چون فقط بلدی شکایت کنی..
و برا درد دل کردن هم دوستی نداری..حتی خدارو هم نداری..

از این نظرت تو وبلاگم نمی دونم چیو خواستی ثابت کنی؟که چی؟ واضح تر حرف بزن..

هیچ کس کامل نیست دختر خانوم..یادت باشه..

دزیره جمعه 27 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:29 ق.ظ http://www.desireeblog.blogfa.com

ممنون که خبرم کردی لطف داری پست جالبی بود اما قبول کن حق به جانبی.... راستی خوب می نویسی
زنده باشی
..........................شاد بودن حق مردم است................

ارزو پارسا جمعه 27 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 02:38 ق.ظ

عالی بسی عالی

shadow شنبه 28 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 02:07 ق.ظ http://shadowwww.persianblog.ir

خانوم محترم..
میدونی عصبانیت یه جور عکس العملهُ.یعنی لابد یه چیزایی درست بوده..
به حرف تو من زورگو نمیشم..اینو باید از کسی بژرسی که منو میشناسه..نه اشتباه نکن هیچ ادعایی هم ندارم..
میدونی چی جالبه؟اینکه تو به من میگی بیا از تاریکی بیرون وتوروز دنیا رو ببین!!! به خودت هم میگی؟؟..
وقتی شر رو جایی میبینیم بخاطر اینه که شر رو تو خودمون میشناسیم وباور داریم..
من توهینی نکردم-به قول خودت که فقط حقیقت رو میبینی وچیزی جز حقیقت نمیگی-منم همین کارو کردم..اگه شما ناراحت شدی !!! اون یه بحث دیگست.. جنبه ی انتقاد ندارین ببخشینا..اگرم ناراحت شدین ببخشین..اما کاری که خودت میکنی رو کردم..
هروقت تونستی چیزی رو که میگی ثابت کنی ازش حرف بزن وادعاش کن..تو نوشته هات ناامیدی وخودخواهی دیدم..بدبینی وبد اندیشی..شاید شما نباشی اینارو..البته من بدی رو تو دنیا انکار نمی کنم..شاید باید اول از خودمون شروع کنیم..بجای نفرین تاریکی هم شمعی روشن کنیم..نه فقط شکایت کنیمو اینو اونو بکوبیم و دیگه هیچ...
سبز باشی..

اگه راجع به من حدس زدین من میگم شما یا طلاق گرفتی یا اصلا ازدواج نمی کنین..زودرنجین..شاید متولد ماه تیر یا مرداد باشی..بهرحال عزت زیاد

سوگل شنبه 28 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:26 ب.ظ

سلام.چه طوری
با هات موافقه موافقم از نوع خفنش.
مردا رو جون به جونشونم کنی آدم بشو نیستن که نیستن.من که حالم از شون بهم میخوره

مریم من یکشنبه 29 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 02:42 ب.ظ http://mymaryam.blogfa.com/

سلام دوست عزیز ممنون از اینکه بهم سر زدی.خوشحال میشم بازم بیایی

غزلک دوشنبه 30 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:08 ق.ظ

خوبی مریم؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد