خدا رحم کنه
فردا شب عروسیه پسر عموی اقای همسره
خواهر شوهر گربه صفت که نمیاد.چرا؟ چون اینقدر همه قبولش دارن که واسه عقدش هیچ کدوم از اقوام پدریش نیومدن.چرا نیومدن؟چون حق داشتن چون هنوز ۳ ماه از مرگ برادرشون(پدر اقای همسر) نگذشته بود که بساط عقد دختر برادرشونو باید جشن میگرفتن؟!! اونم با کسی که(شوهرخواهرشوهر) هیچ صلاحت و سنخیتی با خانوادشون نداره.گرچه الان خواهر شوهر هموجور داره میکشه از دست شوهرش اونم چه کشیدنی... بگذریم
اما برادر شوهر روباه صفت میاد با زن خبرچینه کلاغش میان
اونم با ما میاد یعنی با ماشینه ما.ماشین خودشو فروخته و میخواد خونه بخره
خدا کنه باز فتنه ای نسوزونه برادر شوهر
مادر شوهرم که میاد که الهی عمرش ۱۲۰ سال.خدا از عمر خواهرشوهرو برادر شوهری کم کنه به عمر مادر شوهری اضافه کنه:الهی امیییییییییییییییییییییین
خلاصه از الان استرس گرفتم که چه جوری باید رفتار کنم و این ادامای تشنه به خونمو تحمل کنم
واسم دعا کنید
خودم تصمیم دارم که اصلا محلشون ندم
تا خدا چی بخواد
سلام عزیزم
ممنونم ازت و از آشنائی باهات خیلی خوشبختم
منم با کمال میل لینکت کردم
همون بی محلی... دوای همه ی دردا همونه... سعی کن خودتو مشغول کنی و بهشون فکر نکنی!
هموجور بی محلی میکنم
سلام
یک داستان زیبا گذاشتم خوشحال میشم بخونی نظر بدی
مطمئن باش ارزش یک بار خوندنو داره حتما بهم سر بزن منتظرم[گل]
سلام
وقتی میای تو وبلاگ یک دوست مثلا وبلاگ من تمایل داری با چه مطلبی بروز شده باشم....برای اینکه نظرتو بدونم ازت میخوام تو نظر سنجی شرکت کنی....اینجوری باب میل شما آپ میکنم
سلام ابجی گلم خوبی عروسی خوش گذشت خدا نکنه من تورو فراموش کنم ببخشید من دیر جواب دادم حمل بر بی ادبی نباشه من مسافرت بودم چند روز هم کارهای اداره عقب افتاده بود انجام میدادم فرصت نداشتم به سیستم سر بزنم وگرنه دلم برات خیلی تنگ شده بود از اقای همسر چه خبر حالش خوبه دیگه گربه نمی رقصونه
سلام
مرسی که با اینهمه مشغله بازم یاد میکنی
خوبه
هر از گاهی میرقصونه
سلام عزیزم خوبی کم پیدایی ؟هرجاهستی شاد باشی
مرسی
مسافرت بودم
شما هم کم پیدایی
همه سعی و تلاشم همینه...تو هم برام دعا کن...
عروسی چطور بود؟؟؟؟؟؟؟
حتما عزیزم
تو پستم همه چیزو گفتم