با من بمان

جهان اهنگ او دارد.تصمیم تو چیست؟قدم در راه گذاشته ای

با من بمان

جهان اهنگ او دارد.تصمیم تو چیست؟قدم در راه گذاشته ای

هم جنسم

اههههههههههههههههههههههه

حالم گرفته شد

واسه چی بعضی خانوما اینقدر بی جنبن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

که مثلا اگه شوهرشون با یه خانم قرار داشته باشه یا کاری داشته باشه فکر میکنن خبراییه

بعداز خونه اش با هزار دوزو کلک میاد تا ببینه خبری هست؟؟؟و  از سر تا پای اون خانومه بیچاره رو ورانداز میکنه و خودشو 100 قلم ارایشو زیور مال کرده که بگه عددی نیستی

اخه بی شعوری تا چه حد؟

بی فرهنگی تا کی؟

اه اه

خوب اون شوهرت اگه بخواد کاری هم بکنه که به تو نمیاد بگه با اون اخلاقت

بعد درست تو این شرایطه که ادم نا خواسته دلش میخواد هی هموجور کرم بریزه و حال گیری کنه...

واسه رو کم کنی ها

واقعا کاری نداره ها

ولی حیف که دلم واسه همجنسای بی شعورو بی فرهنگم میسوزه

کاش خدا....

یاد گذشته

داشتم  به اون موقع هایی فکر میکردم که راهنمایی دبیرستانی بودم

تو این زمان یعنی اوایل شهریور که میشد چه تکاپویی داشتم واسه اماده شدن واسه مدرسه

تو هزارتا لوازم التحریر میرفتم یعنی عشق این لوازم التحریر فانتزی بودمو هستم

دلم میخواست یه چیزایی بخرم که تا حالا هیچ کی نداشته

هیچ وقت ۲ تا دفتر مثل هم نمیخریدم

۲ تا خودکار و مداد مثل هم نداشتم

از تو این لوازم تحریر عشق جامدادی بودم که هنوزم همشونو دارم و خیلی دوسشون دارم

الانم از خدامه که یکی بگه میخوام برم لوازم التحریر منم بدو همراهش برم چیزای تتازه رو ببینم و اگه روم بشه بخرم

..................................................

بعدنا نوشتم: کاش این فرصت به دست بیاد


کاش میشد

اینقدر دلم میخواد بر میگشتم به دقیقا تابستون ۸۲

وای که چقد خوش بودم و رها

چقدر تو اون چارجوب مشخص شده از طرف مامان بابام ازاد بودم

چقدر شبا خوش میگذشت بهم

اخ که چه دورانی بود

بیدار بودن شبونه تا دمه اذان صبح

چت کردنای وقت و بی وقت شبونه و روزانه

نصیحت کردن و نصیحت شنیدن و درس گرفتن

الانم دلم اون دوران رو میخواد

 دوستای ایترنتی

یه سنگ صبور

چمیدونم شاید از لاکم بیرون میومدم

----------------------------------------------------------------------------------------

بعدا نوشتم:من میخوام فقط فقط برگردم به همون دوران-یعنی التهاب اون دوران رو با هیچ چیز نمیشه معاوضه ش کرد

کاش یه غول چراغ جادو میومد سراغم(بگو حالا تو اول چراغو پیدا کن تا غولی بیاد سراغت)اونوقت تنها خواستم همین بود و بس