سلام
داشتم وبلاگه یکی از بچه هارو میخوندم
خودم رفتم به دوران قبل از ازدواجمون
میدونین
ما خیلی جاها با هم رفتیم قبل از ازدواجمون
چه جاهای عمومی شلوغ یا جاهای خلوت
شاید باورش سخت باشه
اما این ارزو به دل ما موند که کسی بیاد بهمون گیر بده یا از اقای همسر بپرسه این خانم چیکارتونه؟
حتی تو اتوبوس هم ما خیلی کنار هم بودیم اما دریغ از یه نگاه چپ
ناااااااااااااااااا مرد....میخوای دله منو بسوزونی؟؟؟؟؟ :-((
اگه بهت بگم ما رو کجا گرفتن و چجوری های های به حالم زار میزنی...
نگوووووووووووو.........بدترین اتفاقه زندگیم بود. میخواستن بفرستنمون منکرات!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! تو پارک نیاوران...یه جای شلوغش....فقط نشسته بودیم حرف میزدیم...مرتیکه میگفت مماسه بدنه هم نشسته بودین...واقعا عوضی بود...آخرم بابای آقای همسر آینده اومد...۱۰۰ تا تعهد گرفتن تا ولمون کردن...
عجب!!
اینم آرزو شد دختر!!!!
سلام ...پیشاپیش سال نو رو بهت تبریک میگم و برات ارزوی سلامتی و شادی میکنم ....
سلام
میخوای خودم بهت گیربدم؟
اهای خانوم چندسال پیش این اقاچیکارتون بودکنارش نشسته بودی؟
نه!شایداینقدرجفتتونوقارداشتین که کسی بهتون شک نمیکرده
نه الان که فایده نداره
اره شاید اینم حرفیه ها
می دونم که وبلاگ منو خوندی و این آرزو رو کردی
ولی مریم جان
به استرسش نمی ارزه
دقیقا
چرا خیلی هم خوبه واسه بعدتون که بخندین