سلام به همه ی عزیزان
میدونم واقعا سهل انگاری و بی خیالی منو از دید خودتون نمیتونین درک کنید
تو این مدت با موبایل خیلی تلاش کردم بیامو چیزی بنویسم اما متن سند نمیشد و فقط عنوان نمایش داده میشد
اما اگه بهتون بگم که بارداری سختی داشتم و تو اون هیرو ویر جابجایی خونه دم عید و نداشتن خط تلفن مستقل واسه دسرسی به اینترنت و باز از این طرف به ثمر رسیدن میوه عشقمون و عمل فوق العاده سخت و دردناک و یک عدد پسمل جیغ جیغوی نااااااز که امون مامانو باباشو بریده بود تا 3 ماهگیش
و مجبور بودم دور ازخونه و زندگیم واسه خاطر این وروجک تا 2 ماه خونه بابام باشم
بعد از اون هم تا 4 ماهگی به مدد کارگر سر خونه و پرستار سپری شد اون روزای سخت و شیرین
و باز تو این شرایط خدا خواستو ما صاحب خونه شدیم و باز اسباب کشی که بخیر گذشت با این نی نی بهونه گیر...
و
و
و
الان هم خدمتتونم با یک عدد پارسای 6 ماهو 20 روزه خواب
و امیدوارم از این به بعد بتونم بیام هم بخونم و هم بنویسم
به امید دیدار
مریم جونم خیلی دلم برات تنگ شده بود
ای جونم به پارساکو عکس خوشگل من؟
دلم میخواد ببینمش
و اینکه بیا بنویس چون نوشته هات رو دوست دارم.
منم همین طور گلم
میزارم عکسشو
حتما اگه این وروجکه بزاره
وای خدای من یعنی الان نینیت 6 ماهه هست..چه زود گذشت.خوبی مریم جون؟پارسای گلت چطوره..حتما عکسشو برامون بزار..
اره دیگههههه
نی نیه تو هم زود بزرگ شد
اما من میدونم این زود واسه مادر یه عمر دلواپسیه
حتما گلم
ای جوووووووووووووونم مریم جونم،اول از همه پارسای عزیزمو یه بوس محکمه خوشمزه بکن...
خیلی خیلی دلم برات تنگ شده،فدات بشم که اینهمه درگیر بودی... ایشالا از این به بعد راحتی باشه...
حتما بازم بهم سر بزن و دیگه ما رو بی خبر نذار...
مرسی حتماااااااااا
فدات من بیشتر
الهی امییییییییییییییییییییییییییییییییین
باشه میام حتما
انشاالله که زود بیای و تند و تند آپ کنی
ایشالله اگه این وروجک بزاره
واییییییییییییییییییییییییییییی مریمی چقدر خوشحالم تبریک میگم حسابی. دوران خوش مادری در چه حاله؟؟
الان دیگه پسرت تو اوج شیرین زبونیشه......بیا و عکس بزار و بیشتر بنویس.
مرسی مامان باران جووون
خوبیهای زیادی داره به اضافه سختیای شیرین
اره زیااااد
حتما