با من بمان

جهان اهنگ او دارد.تصمیم تو چیست؟قدم در راه گذاشته ای

با من بمان

جهان اهنگ او دارد.تصمیم تو چیست؟قدم در راه گذاشته ای

help me

سلام 

ولادت امام حسین مبارک 

یه مشکل واسم پیش اومده 

لطف کنید کمکم کنید به خصوص متاهلین 

اگه همسرتون بخواد به زور شمارو وادار به یه کار کنه که با نگرش شما هیج جوره یکی نیست چی کار میکنید؟ 

مثلا بخواد طرز پوشش شما رو کلا زیرو رو کنه و لباس هایی رو بخره و بگه باید اینارو بپوشی چون من اینجوری میپسندم

من به این مشکل برخوردم  

دلیلشو نمیدونم 

اما اقای همسر منو همین جوری دید و پسندید 

البته بازم کلی کنار اومدمو به خاطرش عوض شدم  

اما بازم قانع نیست 

واقعا الان من باید چیکار کنم ؟اصلا نمیتونم با این خواسته اش کنار بیام 

نظرات 13 + ارسال نظر
علی جمعه 25 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:07 ق.ظ http://matroke.blogsky.com

سلام
خب تو هم یه چیزی ازش بخواه اگه اون عمل کرد تو هم به حرفش گوش کن.

واسه اقایون راحت ترین و با مهارت ترین کار زیر ابی رفتنه
بعدم به نظرت این مشکل اینجوری حل میشه؟؟؟

مریم جمعه 25 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 07:59 ب.ظ http://raz-e-man.blogfa.com

اگه میتونی راضیش کن که برید پیش یه مشاور...نگو تو مشکلی داری...بگو بریم پیش مشاور تا راهنماییمون کنه ببینیم چی میگه...شاید من باید خواسته هات رو قبول کنم
ببین مریم جونم...این یه مسئله ساده نیست چون واقعا باید دید که چرا همسرت یه دفه اینطوری در خصوص پوششت تغییر عقیده داده... سعی کن هرچه زودتر ریشه یابیش کنی و حلش کنید...البته من نمیدونم تو چطوری هستی و همسرت دوست داره چطور باشی...
بیا بهم بگو اگه میتونی.

این پیشنهاد عمرا قبول کنه
میدونم

غزلک شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:07 ق.ظ

سلام

خوبی؟ چند وقتی بود سر نزده بودی. خوشحالم کردی:-*

چرا عزیزم من
میومدم و همه پستاتو میخوندم
ببخشید که از تنبلی نظر نمیدادم

غزلک شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:17 ق.ظ

من قبلاً مثل مورد تو دیده ام... متاسفانه تو جامعه زیاد شده، وقتی یه کار اشتباه زیاد دیده بشه (منظورم پوششهای ناجور و آرایشهای بده) قبحش از بین میره که هیچ، بلکه یه جورایی ارزش محسوب میشه. مرد میبینه همه زنها اون جوری هستن، دلش میخواد زن خودش هم اون جوری باشه...

ببخشید قصدم فضولی نیست، ولی چند تا مسئله وجود داره:
1- همسرت از لحاظ مذهبی چقدر مقیده؟ بنظرم بحث باید ریشه ای حل بشه، یعنی اگر تو فکر میکنی پوششت باید در یه حدی باشه، اون هم باید همین فکر رو بکنه، وگرنه بد میشه...
2- تو خونه چه جوری لباس میپوشی؟ جوری هستی که راضیش بکنه؟؟ من جواب این سوال رو نمیخوام، اما یه راز تو همه زندگی ها هست، مرد اگر ارضاء بشه عین موم تو دست زنش میشه. سعی کن این منطق رو براش جا بندازی که خوشگلی و زیبایی و شیک پوشی تو، فقط و فقط و فقط ما خودشه و نه مال کس دیگه... اگر تو اندام زیبایی داره، این مال شوهرته، شخصاً و شخصاً. اما اگر مانتوی تنگ بپوشی، اندام تو میشه مشترک المنافع، و همه مردا از دیدنش لذت میبرن (ببخشید اینقدر بی ادبانه نوشتم، ولی شاید لازم باشه باهمسرت همین جوری مسئله رو مطرح کنه، چون همه مردا غیرت دارن و این میتونه حربه ی خوبی واسه تو باشه)

و یه چیز دیگه... از خود خدا بخواه که ایمانت رو حفظ کنه. متاسفانه دختردایی من هم شرایط تو رو داشت و الان ...

برای خودت دعا کن و برای من و برای دختر داییم و برای همه جوونهایی که ایمانشون در خطره.

ممنون
درست زدی به هدف
دقیقا همین حرفها رو زدم به اقای همسر
راه چاره تو این صحبت ها هم نبود

فاطمه شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:34 ق.ظ http://sarahoseyni.blogfa.com


سلام مریم جون خوبی
من چند روزی مسافرت بودم
حالت چطوره اوضاعت بهتر شده ایشاالله
برام از خودت بگو نگرانتم هر چند خودم
زیاد حال و روز خوبی ندارم
اما میتونم سنگ صبوری باشم برات اگه لایق بدونی

ممنون ابجی فاطمه
رسیدن به خیر
اون مشکل قبلیه حل شد
اما مشکله دیگه ای به وجود اومده...
میبینی که

فاطمه شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:32 ب.ظ http://sarahoseyni.blogfa.com

اپم و منتظر نظر قشنگتم

مریم شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:07 ب.ظ http://raz-e-man.blogfa.com

ااااااااااممممممم...راستش من هم با حرفای غزلک موافقم...ولی نمیدونم چرا همسرت قبولشون نکرده...و چرا حاضر نمیشه پیشه مشاور هم برید! اگه میتونی خودت به تنهایی برو پیش مشاور...ببین چی میگه...بهر حال اگه هر کدوم از ما یه راهه حل تو ذهنمون باشه یه مشاور ۱۰۰۰تا راه حل داره برات....
ولی به نظرم زیر بار نرو...نه برای اینکه لج کنی باهاش...چون تو اعتقاداتت اینه... و بهشون پایبندی و ایشون هم تورو همینجور دیدن و پسندیدین...بهش بگو تو داری با اینکار به شعور و شخصیتم توهین میکنی...بگو من از روز اول همینجور بودم...و توقع دارم همونطور که من شما رو اینجوری با همه خوبی ها و بدی هات قبول کردم شما هم منو قبول کنی...
ولی سعی کن سر لج نندازیش...چون مردها یه لجبازیه نهفته دارن که اگه رو کنن دیگه کنار اومدن باهاشون سخت میشه...

با این جمله اخریت نا جور موافقم

مریم شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:44 ب.ظ http://raz-e-man.blogfa.com/

ولی خب مریم جونم این مشکلات برای خیلی ها هست...زیاد سخت نگیر و از خدا کمک بخواه...مطمئنم که خدا تو رو که بنده خوبش هستی یاری میکنه :-)

امیدوارم
مرسی

غزلک شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:47 ب.ظ

راستش مریم جان، دختردایی من نمیتونه الگوی خوبی باشه، چون اون به راحتی تسلیم شد... الان هم از زمین تا آسمان فرق کرده!!

خواهرام یه کم وضعشون شبیه بود و موفق بودن. البته اونا شوهرهاشون مذهبی بودن، ولی خانواده شوهراشون به این چیزا اعتقادی نداشتن. اونا هم خیلی سختی کشیدن تا تونستن موقعیت خوبی تو خانواده شوهرشون پیدا کنن...

هر راه حلی که بخوای در نظر بگیری، یه اهرم و وسیله بیشتر نداره، اون هم محبت و مداراست. اونقدر بهش محبت کن تا نرم بشه... راستش با این شرایطی که گفتی، چیز دیگه ای به نظرم نمیرسه.

خدا رو شکر که خودت هم میدونی، بدترین کار لجبازیه. مقاومت بکن ولی با نرمش... میدونم خیلی سخته، خیلی...

بازم ممنون
اره باید صبر کنم و ملایمت به خرج بدم
مرسی

سودا شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:48 ب.ظ http://sevdavaali.blogfa.com

سلام خانومی...از طریق وبلاگ مریم(راز من) با وبلاگت آشنا شدم....خواستم اگه خدا خواست یه کمکی کنم...
البته ما 10روز دیگه عقد میشیمو الان صیغه ایم...اما روز اولی که اومدن خواستگاری من با تونیک و شلوار بودم و بهش گفتم تیپم همینه...و اولین باری هم که باهم بیرون رفتیم آرایشم تند بود(با اینکه معمولا تند آرایش نمیکنم)و مانتوم یه ذره تنگ و کوتاه....شاید فکر کنی عقده ای بازی دراوردم...اما اینکارو کردم که اگه فردا پس فردا اونجوری پوشیدم بهم گیر نده...یا نگه چادر بذارم.....البته فکر نکنی ازون خونواده های بی بند و باریما...نه ....
حالا این از من...اما در باره شما...خب حتما همونجوری که تو گفتی از اول دیده یا میدونسته ججوری لباس میپوشیدی...و الان حتما یه گیره زود گذره....من اگه جات بودم برای یه بار اونجوری که اون میخواست میگشتم و بهش میگفتم...فلانی من اینبار اونم فقط واسه اینکه تو دوست داری اینجوری پوشیدم...اما واقعا این تیپ و لباس اذیتم میکنه و میدونی اینجوری دوست ندارم....بهش بگو من از اول اینجوری بودم..اگه مشکلی داشتی چرا از اول نگفتی؟
شاید از خر شیطون بیاد پایین...
ایشالا که همینطور باشه عزیزم....

ممنون خانومی از نظری که دادی و بهم سر زدی
اما اگه یه بار بپوشم اونجوری که اون میخواد
به نظر خودم بدتره
چون همین دستمایه میشه واسه اینکه بگه دیدی اتفاق خاصی نمیفته
خودم فکر میکنم چون اون اوایل کمی کوتاه اومدم الان این تقاضارو داره
باید از همون اول سفت کن شل کنش نمیکردم

مریم یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 06:43 ق.ظ http://hezartoyekhyal.blogfa.com/

سلام مریم ..جان ..اینکه وقتی میان خواستگاری چی میبینن و چکار میکنن ..با اونی که تو زندگی واقعی انجام میدن ...از زمین تا آسمان فاصله است ......منم اوایل ازدواجم با این مشکل مواجه بودم ..خیلی جنگیدم .عاقبت این من بودم که کوتاه امدم ...اگر بخواهی باهاش زندگی کنی ...باید باهاش کنار بیایی ..یه کمی به دلش راه بری ...اما خوب بعدش باشید تا .آخر راه بری دیگه ...مردای ایرانی همینن ...شاد باشی

ممنون
اما باید کاری کنم که همین جا متوقفش کنم
البته اگه بتونم

دلارام یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 04:45 ب.ظ http://delaram360.blogsky.com

قاطع باش و از حق خودت دفاع کن.

فقط خودت میتونی از پسش بر بیایی

مرسی
میخوام همین کارو بکنم
اما اروم و مهربون
ایا میشه اروم قاطع بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مریم یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:51 ب.ظ http://raz-e-man.blogfa.com

اول اینکه به به میبینم که سودا جونیه منم اومده اینجا و نظر گذاشته...اما به نظره منم این کارو نکن حتی واسه یه بار...چون اونوقت میره تو این حس که تو که یه بار تونستی ژس تلاش کنی وات حل میشه... خواسته همسرت یه کمی بی منطقه... ولی حل میشه ایشالا به خدا توکل کن...همین.

اره دیگه
خوبیه دنیای مجازی به همینه که دوستای دوستت هم باهات دوست میشن

ممنون
توکلم به خداست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد