بچه که بودم همش یادمه که مامانم از یه خوابهایی که میدید خیلی گله مند بود
میگفت الان که شماها(یعنی منو داداشم)بزرگ شدین من هنوز که هنوزه باید خواب امتحان و سر جلسه امتحانو ببینم
با خودم میگفتم وا مگه الان هم که مامان شده بازم باید بترسه تازه اینا که خوابن دیگه استرسی نداره
الان منم شدم مثه مامانم
خواب امتحان و نخوندنه امتحان یا مثلا نداشتنه برگه سر جلسه امتحان یا نداشتنه خودکار و... اینا همش شده دغدغه ی خوابهام
وقتی هم از خواب پا میشم انگار واقعا اون خواب تاثیر عمیق بزاره تا ۳-۴ ساعت فکر میکنم یه کاره واجبی دارم که انجامش ندادم
تازه بعد از ۳-۴ ساعت یاد خوابم میفتم و متوجه میشم که کار عقب مونده ای هم ندارم
خیلی خوابهای بدین خیلی
از خواب که پا میشی سنگینی خستگیو رو خودت حس میکنی
سلام منم که خواب می ینم امتحان داریم ولی مناا لصلا جزوه ندارم وقتی بدار می شم از ترس می لرزم وای خدا الانکه خودممعلمم اینقدر می ترسم طفلی ها شاگردام
اره واقعا چقدر وحشتناکه این امتحان داشتنا
بیچاره ها حالا شما بهشون سخت نگیر
اه اه ... چقدر این مدرسه رفتن استرس داشت! خدا رو شکر تموم شد!
مدرسه به کنار شبای امتحانه دانشگاه که بدتر بودن
من همش خواب امتحانای دانشگاه رو میبینم